جدول محتوا

خطای انسانی و تاثیر آن بر کیفیت محصولات ماشینکاری

خطای انسانی و تاثیر آن بر کیفیت محصولات ماشینکاری

چکیده:

در راستای فهم عوامل موثر بر کیفیت محصولات تولیدی یا ماشینکاری، توی این مقاله به اولین فاکتور، یعنی خطای انسانی و تاثیر آن بر کیفیت محصولات ماشینکاری پرداخته میشه. اینکه چه عواملی باید کارفرماها یا منابع انسانی در گزینش و استخدام افراد بایستی رعایت کنند، و این موضوع چقدر میتونه در عملکرد نهایی یک مجموعه‌ی خدماتی یا تولیدی تاثیر داشته باشه.

اولین فاکتور موثر بر کیفیت محصولات تولیدی یا ماشینکاری مربوط میشه به خطاهای انسانی.

خطای انسانی همیشه در طول تاریخ در مبحث تولید هم قدم مباحث تولیدی بوده. چه در تولیداتی که به صورت تک سازی هستند (Job Production) مثل قالب سازی که به صورت تکی ساخته می شوند، چه قطعاتی که به صورت دسته ای تولید می شوند (Batch Production) که در اِشل محدود یک تعداد کارهای مشابهی تولید میشه و مصرف گسترده ای ندارند و یا مصرف کنندگان درخواست با تعداد محدودی دارند. و یا به صورت تولید انبوه (Mass Production) می خواهند تولید بشوند که مصرف عام دارند، مثل سبد پلاستیکی یا خودکار. دیسیپلین که حاکم بر تولید این نوع کالاها کنترل کیفیت شان کاملا متفاوته.

به طور مثال در تولیدات تکی، قسمتی از کارها با نرم افزارهای CAD/CAM و قسمتی با انواع ماشین ابزارهای CNC تولید می شه. اما قسمت مهم دیگه ای از این تولیدات نیاز به تجربه و مهارت بسیار بالای افرادی با تخصص و مهارت داره. مثلا match کردن دوتا قسمت قالب دو کفه ای یا اینکه میل و بوش راهنماها با تلرانسهای بسته و با دقت باید در درون همدیگه حرکت بکنند. و یا مثلا دور ریز و پلیسه بین دو تا کفشک ها کمترین مقدار باشه و یا خط جدایش در قطعات دیده نشه. پس در این نوع تولید (تولید تکی) کارهای دستی و تجربه فرد و هنر فرد بر روی کیفیت کالای تولیدی اثر جدی داره. به طور کلی هر چقدر انسان بیشتر در تولید دخالت داشته باشه، خطای انسانی درش بیشتر اتفاق می افته. انسان موجودیه که دائما حالاتش در حال تغییره. مثلا انسان در صبح، ظهر، بعد از ظهر و شب کاملا دارای وضعیت روحی و روانی متفاوتیه و وضعیت روانی انسان بر روی عملکردش بسیار تاثیر داره، مثل کیفیت کارکرد، دقت، تمرکز و موارد دیگه. مشکلات زندگی هم مثل اجاره نشینی، تورم و بی پولی،عدم ثبات شغلی و بی انگیزگی و خیلی موارد دیگر به این خطای انسانی و عدم تعادل روحی دامن میزنه. پس خطای انسانی یکی از عوامل پیدایش اتوماسیون محسوب می شه. در تولید نیز این خطا مورد بحث جدیه. به عنوان مثال در تولید توربین ها و قطعات توربین ماده خام یک قیمت اولیه داره و به ترتیب با جلو رفتن مراحل و عملیات های مختلف بر روی این قطعه خام به محصول نهایی نزدیکتر میشیم. هر کدام از این مراحل هزینه دارد و دائما با جلوت رفتن در تولید قیمت این ماده خام در حال افزایشه. در مراحل آخر تولید که به مراحل ساخت کامل نزدیک تر می شیم، اگر انسانی اشتباه کنه، مثلا جایی در برنامه نویسی، حرکت اشتباه در محور دستگاه ها، آفست گیری اشتباه، تمام هزینه های اولیه و هزینه های عملیاتی در طول تولید اتلاف میشه.

پس بنابراین همانطور که به مراحل پایانی تولید نزدیکتر میشیم، خطاهای انسانی خیلی جدی تر و بغرنج تر می شند. چون اگر خطایی وجود بیاید باعث نابود شدن سرمایه اولیه می شه. این موضوع در سیستم تولید تکی به دلیل دخالت بیشتر انسان (سطح اتوماسیون پایینتر) جدی تر است. هرچند که در تولیدات تکی نقش انسان و در نتیجه خطای انسانی موضوع مهمی محسوب میشه، اما در سیستم تولیدی اتوماتیک هم که نقش انسان در قسمتهای طراحی، پشتیبانی و بازرسی و  تعمیر و نگهداری جلوه پیدا میکنه، اشتباه و خطای انسانی میتونه باعث خسارت های هنگفتی بشه.

بنابراین در همه انواع تولید خطای انسانی وجود داره، اما هر چه به سمت سیستمهای اتوماسیون نزدیکتر میشیم این خطای انسانی کاهش پیدا میکنه.

انتخاب و به کار گرفتن نیروی انسانی متناسب با هر کاری هم از اهمیت ویژه ای برخورداره. از فاکتورهای مهم انتخاب نیروی انسانی که برای استخدام افراد برای هر نوع کاری باید در نظر گرفتشون میشه به چند مورد مهم اشاره کرد:

1. توانایی جسمی و توانایی ذهنی (Physical and Mental Ability)

توانایی جسمی و توان ذهنی از جمله عواملی هستند که بر روی قابلیت انسان بر انجام یک کار تأثیرگذارند ودر اولین قدم در انتخاب یک فرد برای یک عملیات مشخص باید مورد توجه قرار بگیرند. توانایی فیزیکی مثل بینایی یک شخص و یا آمادگی جسمانی و بدنی فرد. بطور مثال در انتخاب خلبان یک جت این مورد بسیار مهم محسوب می شه. علاوه بر این، توانایی منتالی یا ذهنی یا هوش یک فرد مثل توانایی تصمیم گیری در یک زمان محدود، یا حس ششم! فرد هم که اکثرا در تست های شخصیت شناسی قابل تشخیص هستند باید مورد توجه قرار بگیره.

2. سطح تحصیلات فرد (Education)

مسئله دوم در کاهش خطای انسانی، سطح تحصیلات یا لول تحصیلات یک انسانه. قطعا دانش و سطح تحصیلات یک فرد بر روی کاهش خطای انسانی خیلی تاثیر گذار خواهد بود، اما این کافی نیست و تنها مقدمه ای بر توانایی های این فرد محسوب می شوه! اما به تنهایی سطح تحصیلات فرد با شخصیت و فهم و رفتارهای اخلاقی و گاها بالغانه فرد هم رابطه ی مستقیم داره.

3. سطح آموزش (Training)

سومین موضوع، آموزش دیدن یا Train شدن در راستای عملیاتیه که نیروی انسانی قراره به عهده بگیره و انجام بده. که این مشخصه نیز بعد از سطح تحصیلات فرد یک امر ضروریه! در بیان تفاوت این موضوع باید اشاره کرد که تحصیلات یا تحصیل تنها یادگیری در کلاس های درس محسوب می شه، اما آموزش موبوط به آموزش و یادگیری عملی و آزمایش و اندازه گیری و غیره ست. بنابراین سطح آموزش و میزان آموزش پذیری یک فرد از عوامل بسیار مهم در انتخاب افراد برای موقعیت های شغلی بخصوص در صنعت ماشینکاری وماشین ابزار محسوب میشه.

4. میزان تجربه (Experience)

چهارمین مورد تجربه فرد است. بارها و بارها نیاز به تکرار یک کار نیاز است تا ملکه ذهن شود و فرد کاملا بر موضوعی مسلط باشد، و اهمیت این موضوع تجربه در هر کاری بر هیچ کسی پوشیده نیست…

5. شخصیت (Character)

در کنار این ۴ مورد عوامل دیگه ای هم وجود دارند که مربوط به کاراکتر و شخصیت فرد محسوب می شند و از همه عوامل بالا مهمتر!، چون شخصیت فرد بر روی کاری که انجام میده بسیار تأثیرگذاره. به طور مثال صبرو حوصله یک فرد برای انجام بعضی از کارها لازمه، و آدم هایی که عجول هستند و برای رسیدن به نتیجه بی صبر و حوصله هستند معمولا کار را درست انجام نمی دهند، بخصوص در ماشینکاری که دقت و صبر و استقامت زیادی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب میطلبه. معمولا هر هدفی برای رسیدن به نتیجه نیاز به یک قالب زمانی داره، و بی حوصله گی اجازه کار درست را از ما می گیره. ویژگی بعد در راستای شخصیت یک فرد، تمرکز و دقت بر کاره. بخشی از شخصیت انسان ها هم عامل ژنتیکی داره، و خوشبختانه قسمت دیگه ای هم عامل اکتسابی! از اونجایی که میشه این ویژگی رو ارتقا داد…

6. تطابق کار و کارگر (Job Justification)

مسئله بسیار مهم بعدی در انتخاب افراد، مسئله تطابق کار و کارگر و درک اهمیت کار توسط کارگره. هر فردی باید متوجه اهمیت کار خودش باشه و اینکه هر نقصی در کارش چه تاثیرات سویی بر کار و زندگی دیگران و نتیجه کار دیگران داره! مثلا یک آبدارچی در یک اداره هنگام شستن لیوان ها با وایتکس و عدم شستشوی مناسب بعد از استفاده از این مواد شیمیایی میتونه باعث سرطان گرفتن اعضای دیگر اداره و باعث ایجاد یک بحران عظیمی بشه (اثر پروانه ای). نیروی انسانی باید توجیه باشه که هیچ کاری در هیچ کجا بی اهمیت نیست، و اگر درست انجام نشه میتونه باعث ایجاد صدماتی جبران ناپذیری بشه.

بنابراین باید افراد را با اهمیت کارشون و اثرات سویی که در نقض کارشون میتواند بوجود بیاد رو توجیه کنیم، تا فرد اهمیت کار خودش را باور کنه، در غیر اینصورت این بی توجهی و عدم آگاهی نسبت به کار، رفته رفته جزو شخصیت کارگر یا کارمند و به یک اعتیاد رفتاری تبدیل می شه! همچنین از طرفی افراد وقتی که اهمیت کار را بفهمند، درجه رضایتشون از کارشون بسیار بالاتر میره (Job Satisfaction) و کمتر دچار اعتیادهای رفتاری غلط می شوند.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا